ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩار ؛
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ ،
ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ
"ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ"

یه سوال دارم ازتون :
مامانم ازتون خيلي تعريف ميكنه ميگه بچه هاي مردم تو خونه نميذارن ماماناشون دست به سياه سفيد بزنه و همه كارا رو انجام ميدن
شما به عنوان یه بچه مردم عايا اينجوريين؟ :|

بـﮯ انصــــــآف ...!

ــِہ مـُـوقع هایے هـَـست. . .

سیگار جـِـلوتـِـ

ویسـڪـے کــِـنارت

اماלּـَـہ سیگارو میـڪشے !!

לּـَہ ویسڪے مےخُورے ! !

سَـرتو تـِـڪوלּ میدے

لـَــ:)ــبخـَـندے میزنے

میگے:

مـُـرده شور ایـלּ زندگے رُو بــَـبـَـرלּ !

پسر باید همیشه ته ریش داشته باشه...

موهاش هیچوقت بلند نشه...

قدش بلند باشه...

چارشونه باشه...

پوستش برنزه باشه...

ابروهاشو بر نداره...

پیرهن مردونه بپوشه...

آستینشو تا آرنج بزنه بالا...

بوی ادکلنش همه جارو برداره...

مهربونو با شخصیت باشه...

وقتیم ازش جدا میشی...

تا یه ساعت دستات بوعطرشو بده...

تـا حـالا کیـش رفتـین؟ تـاکسـیا شون همـه تـویـوتـان بی کـلاســـــا !
مـا تـو شـهرمـون همـه تـاکـسـیا پــــــرایـــــدن پــــــرایـــــــد ! 

من زنم…

بی هیچ آرایشی!

او خواست که من زن باشم…

که بدوش بکشم بار تو را که مردی

و برویت نیاورم که از تو قویترم…

من زنم…

از چه ورطه هایی که نجاتت نداده ام

من زنم...

یاد گرفته ام عاشقت بمانم

و همیشه متهم به هرزگی شوم...

حال آنکه تو بی آنکه عاشقم باشی

تظاهر کردی با من خواهی ماند!

من زنم...

کوه را حرکت میدهم

بدون اینکه کلمه ای از خستگی و دلسردی به زبان آرم

و تو همواره ناراضی و پرصدا سنگریزه ها را جابجا میکنی

چرا که تو نیرومند تری!!!

من زنم...

وقت تولد نوزاد ...

تلخی بیداری شبها بر بالین فرزندمان...

سکوت و صبر در زمان خشم تو مال من،

لذتهای شبانه...

خوابهای شیرین و افتخار مردانگی مال تو!

عادلانه است نه؟؟؟

من زنم...

آری من زنم...

او خواست که من زن باشم ...

همچنان به تو اعتماد خواهم کرد...

عشق خواهم ورزید...

به مردانگی ات خواهم بالید ...

با تمام وجود از تو دفاع خواهم کرد...

پشتیبانت خواهم بود...

و تو مرد بمان!

این راز را که من مرد ترم به هیچ کس نخواهم گفت!!!

زن جنس عجیبی ست !
چشم هایش را که می بندی ،
دید دلش بیشتر میشود...
دلش را که میشکنی ،
باران لطافت از چشم هایش سرازیر...
انگار درست شده تا . . .
روی عشــــق را کــــــم کند.

اين عكسش خيلييييي خوشگله!!1تازه اي فوتوشات كاور مجله Rolling Stone گرفته شده بود

بچم  من موندم چند تا آیفون ۵ داره قبلا یک سفید دستش ديده بوديم  این هم مشکیش !!

بقيش ادامه مطلبه!دلم ميخواست همينجا باشه اما جا زياد ميگيره !ولي ادامه مطلبو حتما ببينيدا از دست ندين!آفرين!

عاشقانه…
کنار خیابون ایستاده بود
تنها ، بدون چتر ،
اشاره کرد مستقیم …
جلوی پاش ترمز کردم ،
در عقب رو باز کرد و نشست ،
آدمای تنها بهترین مسافرن برای یک راننده تنها ،
- ممنون
- خواهش می کنم …
حواسم به برف پاک کنای ماشین بود که یکی در میون کار می کردن و قطره های بارون که درشت و محکم خودشون می کوبوندن به شیشه ماشین ،

(بقیه داستان در ادامه مطلب از دست ندین که ضرر میکنین)

نــَـه بــــه دیــروز هــآیی کـــه بودی می اندیشــَمــ

نـــَـه بـــه فـــــَــردآهــآیی کـــه شــآیـَـد بیــــآیی

میخـــــــوآهــَـم امـــروز رآ زنــدگـــی کــُنــمــ

خواســـتی بــآش....

خواســـتی نَبــآش....

روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت
که ناآگاهانه به زنی تنه زد ..
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد ..
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد
تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت :
مادمازل من لئون تولستوی هستم ..
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذر خواهی کرد و گفت :
چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟!
تولستوی در جواب گفت:
✚ شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید!!

بعضــی وقتــا هست که دوست داریی یکی کنـــارت باشه

محکـــم بغــلت کنه

بذاره اشــک بریزی راحــت شی

بعـــد آروم تو گـــوشت بگــــه : " دیـــوونــه من کـــه بــاهـــاتــم ...

اینم عکس های دوست دختر جدید و گوشت تلخ جدید جاستین بیبرم!!!

ببین تورو خدا!!داره دستی دستی خودشو بدبخت میکنه جاستینم!

اه اه!معلوم نیست دختره چه کارهایی کرده  که همه عکساش فیلتره!

لازم به ذکره که بگم یه مدل معروفه(مسخره بیشور!!)

یک مدل جوان از کمپانی معروف ویکتوریا سکرت جایگزین “سلنا گومز ” در زندگی جاستین بیبر شد.به گزارش بروزترین ها جاستین بیبر ستاره نوجوان کانادایی موسیقی هالیوود این روزها حواشی زیادی را در زندگی خود ایجاد کرده است.او اوایل سال جاری میلادی در حالی شکار عکاسان شد که سیگاری مرموز در دست داشت که احتمال میرود نوعی مواد مخدر باشد.(همینو کم داشتیم)

(ادامه مطلب بقیشه بخونید حتما)

دلشکسته ای کنار پنجره سیگار میکشید.خسته بود...

انقدر خسته که یادش رفت بعد از آخرین پک ته سیگار رو به پایین پرت کنه...نه خودش رو...

دختری پشت یک 1000 تومانی نوشته بود:

پدر معتادم برای همین پولی که دست توست

یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...

خدایا...چقدر میگیری که بگزاری شب اول قبر قبل از اینکه تو از من سوال کنی من ازت بپرسم:

((چرا؟؟؟))

 تحقیرت هم کنم کافـــی نیست
تفریقت میکنم از تمام زندگی ام
•.•.•.•.•.•.•.•پیامک تیکـــه دار.•.•.•.•.•.•.•.•.•
نبودنت هستیمو نابود میکرد
ولی حالا بودنت . . .
میشه نباشی ؟ ؟ ؟
•.•.•.•.•.•.•.•پیامک تیکـــه دار.•.•.•.•.•.•.•.•.•
“حوا” که باشی بعضی ها “هوا ” برشان می دارد که “آدمند ” !!!
•.•.•.•.•.•.•.•پیامک تیکـــه دار.•.•.•.•.•.•.•.•.•
بــــــــــــــــــعضی ها را دَر جوب بایــَد شــُست
تــا لــَجن ها هَمه خوشحــال شــَوند کــه
کــَـثیف تـــَر اَز خوُدشــان هَم هــَست . . .
•.•.•.•.•.•.•.•پیامک تیکـــه دار.•.•.•.•.•.•.•.•.•
هیچ وقت، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم…!
آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها…
•.•.•.•.•.•.•.•پیامک تیکـــه دار.•.•.•.•.•.•.•.•.•

(((ادامه مطلب)))

چهار اصل زندگى زرتشت :

از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا كردی؟

گفت : چهار اصل

1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم

2- دانستم كه خدا مرا میبیند پس حیا كردم

3- دانستم كه كار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش كردم

4- دانستم كه پایان كارم مرگ است پس مهیا شدم

به رنگ هر دو تا مربع دقت کنید...چه تفاوتی دارن با هم؟؟؟

رنگ هر دوتاش یکیه!!!

برا اطمینان میتونین دوباره رو عکس برگردین و انگشت دستتون رو روی خط جدا کنندش بزارین!

 

وﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ زن ﺭﺍ ﺍﻓﺮﯾﺪ ﮔﻔﺖ : به به ﭼﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻡ

ﺳﭙﺲ مرد ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ...
.
.
.
عیبی نداره سوار ماشین مدل بالا بشن همه چی حله....:)))

                                                           (((...  دخترا بزنن لایک و...)))

 30ثانیه به مرکز تصویر خیره بشید بعد به دستتون که روی موسه نگاه کن.!

ببینید چقدر باحاله؟!

از اینا دوست دارین؟

when i was 15

شرط می بندم خونیدنش "ون آی واز پونزده".....

مگه نه؟؟

چند نفر درست خوندن؟؟؟

در کالیفرنیا ساحلی زیبا و جالب وجود دارد که پر از شیشه های رنگی است. سال ها پیش در این منطقه خرابه های یک شهر وجود داشت. مسئولین دستور دادند که منطقه پاکسازی شود ولی تمیز کردن منطقه سال ها به طول انجامید. در حال حاضر هیچ اثری از خرابه های شهر وجود ندارد ولی ساحل پوشیده از سنگ های کوچک شیشه ای است.

ادامه مطلب برو...

ایرا بروان Ira-Brown تنها دو سال دارد اما او یک مدل معروف در آمـریکاست. والدین او چندین قرارداد با شرکتهای معروف تولید کننده لباس کودکان امضا کرده اند.

1- کار که عار نیست!
2- همه ادما زیبایی خاص خودشون رو دارن!
3- پول که شخصیت نمیاره!
4- علم بهتر از ثروته!
5- فکر کردی چی ، مملکت قانون داره!
6- تن آدمی شریفست به جان آدمیت, نه همین لباس زیباست نشان آدمیت!
7- تلاش کنی به هرچی که بخوای میرسی!
8- پول چرک کف دسته!
9- پدر مادر بچه هاشون رو به یک اندازه دوست دارن!!
10- خدا ادم ها رو برابر افریده!
11- بچه دختر ، پسرش فرق نمیکنه!
12- از هر دستبدی از همون دست میگیری...!

برام نظر بدین وبگین کدوم شماره دروغ نیست؟نه جون من اینکارو بکنین!!!!!!!!!!

واقعا باید بزنی دست قشنگه رو به افتخار دستای هنرمندی که اینارو کشیده!ایول داره!دمش گرم!

موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چش تو چش
تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی،
میای میبینی بازی دو دو تموم شده !!!!!!!!!

اگه میخوای همه افراد فامیلتونو از دخترخالت گرفته تا نوه
عموتو با هم تو یه روز ببینی، پاشو همین الان دستِ دوس دختر
یا دوس پسرتو بگیر، با هم برید بیرون یه دوری بزنید!!!!!!!!!

موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی!!!!!!!!

                                                                                   ((ادامه مطلب یادت نره))

یه ادمایی هستن..که خیلی دوستون دارن

هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم...

وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده,
راهشون رو کج میکنن از یه طرف دیگه میرن که اون نپره...

خوش به حالش!چه زندگی دلچسب و رویایی داره والا!!!!!!!!!

بدون شرح دیگه!

خانه دوست كجاست؟

در فلق بود كه پرسيد سوار

آسمان مكثي كرد

رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت

به تاريكي شبها بخشيد و به انگشت

نشان داد سپيداري و گفت

نرسيده به درخت

كوچه باغي است كه از خواب خدا

سبزتر است

و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است

ميروي تا ته آن كوچه

كه از پشت بلوغ سر به در مي آرد

پس به سمت گل تنهايي مي پيچي

دو قدم مانده به گل      

پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني

و تو را ترسي شفاف فرا مي گيرد

كودكي مي بيني

رفته از كاج بلندي بالا

جوجه بر مي دارد از لانه نور

و از او مي پرسي

خانه دوست كجاست؟

زندگی رسم خویشاوندی است

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

پرسشی دارد اندازه ی عشق

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد

زندگی مجذور آیینه است

زندگی گل به توان ابدیت

زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست

زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفسهاست...

من نمی دانم

که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است

کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

واژه ها را باید شست

واژه باید خود باد

واژه باید خود باران باشد

چتر ها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید دید

عشق را زیر باران باید جست